دلایل ختم المرسلین بودن پیامیر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم
پرسش: دليل اسلام بر اينکه محمد ص به غير از خاتم النبيين، خاتم المرسلين است، چيست؟
پاسخ:
1ـ اینکه آن حضرت خاتم النّبیین می باشد ، با استناد به آیه ی 40 احزاب ثابت می شود که می فرماید: « ما كانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِكُمْ وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليماً ـــــ محمّد(ص) پدر هيچ يك از مردان شما نبوده و نيست ؛ ولى رسول خدا و ختمكننده پيامبران است ؛ و خداوند به همه چيز آگاه است.»
قرآن کریم ، جدا از اینکه خودش معجزه ی رسول خداست ، و نبوّت آن حضرت را اثبات می کند ، خودش معجزه ی خودش نیز می باشد. یعنی قرآن کریم ادّعا دارد که کلام خداست ؛ و معجزه بودن خود را گواه این ادّعا می داند. « وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين ــــــ و اگر در باره ی آنچه بر بنده خود نازل كردهايم شك و ترديد داريد،( دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را ـ غير از خدا ـ براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد! » (البقرة:23). لذا شهادت قرآن کریم درباره ی خاتم النّبیین بودن رسول خدا ، به معنی شهادت آن حضرت بر خاتمیّت نبوّت خودش نیست.
افزون بر آیه ی فوق الذّکر ، روایات متعدّدی نیز از رسول خدا (ص) رسیده که خود را خاتم الانبیاء نامیده است. برای نمونه « حَيْثُ اسْتَخْلَفَهُ عَلَى الْمَدِينَةِ فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ تُخْلِفُنِي عَلَى النِّسَاءِ وَ الصِّبْيَانِ فَقَالَ أَ مَا تَرْضَى أَنْ تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي . ــــــ زمانی که پیامبر(ص) ـ در عزیمت به جنگ ـ علی (ع) را به عنوان خلیفه ی خود در مدینه گذاشت ، علی (ع) گفت: یا رسول الله آیا مرا بر زنان و کودکان خلیفه قرار می دهی؟! پس پیامبر (ص) فرمود: آیا راضی نیستی به اینکه نسبت به من مثل هارون باشی نسبت به موسی ، غیر از اینکه بعد از من پیامبری نیست. » (صحیح بخاری ، ج 4 ، 209 و ج5 ، ص129 ــ صحیح مسلم ، ج7 ، ص 120)
این حدیث شریف که مشهور به حدیث منزلت می باشد ، از احادیث صحیحی است که نه تنها شیعیان ، بلکه اهل سنّت نیز آن را در صحیحترین کتاب روایی خود نقل نموده اند. لذا بین مسلمین در صحّت این روایت شکّی وجود ندارد.
البته ممکن است برخی بگویند که اثبات خاتمیّت رسول خدا (ص) با سخن خودش ، مستلزم دور می باشد. پاسخ این است که چنین چیزی دور نیست. چون ما خاتمیّت را با خاتمیّت اثبات نمی کنیم بلکه خاتمیّت پیامبر را با سخن او اثبات می کنیم ؛ و درستی سخنش را با عصمتش ؛ و عصمتش را ، که لازمه ی نبوّت اوست ، با معجزاتش. و معجزه امضای خداست بر پای سخن شخص معصوم.
خاتمیّت آن حضرت ، افزون بر قرآن کریم و روایات خود آن حضرت ، با احادیث امام علی (ع) و دیگر ائمه (ع) نیز اثبات می شود. برای نمونه در نهج البلاغه ، خطبه 87 آمده است: « أَيُّهَا النَّاسُ خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ ص إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِمَيِّتٍ وَ يَبْلَى مَنْ بَلِيَ مِنَّا وَ لَيْسَ بِبَالٍ فَلَا تَقُولُوا بِمَا لَا تَعْرِفُونَ فَإِنَّ أَكْثَرَ الْحَقِّ فِيمَا تُنْكِرُون ـــــــــ اى مردم اين حقيقت را از خاتم پيامبران بياموزيد كه فرمود: هر كه از ما مىميرد، در حقيقت نمرده است و چيزى از ما كهنه نمىشود. پس آنچه نمىدانيد، نگوييد، زيرا بسيارى از حقايق در امورى است كه نا آگاهانه انكار مىكنيد.»
توجّه شود که اثبات خاتمیّت نبیّ مکرّم اسلام با سخن معصومانه ی ائمه (ع) نیز مستلزم دور نمی باشد. چون اوّلاً عصمت امام با خاتمیّت رسول خدا اثبات نمی شود ؛ بلکه با سخن او اثبات می گردد ؛ و درستی سخن او نیز با عصمتش و معجزاتش ثابت می شود. ثانیاً خود ائمه (ع) و بخصوص امیر مومنان (ع) دارای معجزات بودند ؛ و امامت و عصمتشان را با معجزات خود اثبات نموده اند.